۲ مهر ۱۳۸۷

هم شاگردی درود

امروز صبح خیابانها شور دیگری داشت. دانش آموزان همه در حال رفتن به کلاس درس و اندیشه بودند. با ز هم ترافیک شروع شد ولی بسیار خوشحال بودم.
ولی امروز"بازم مدرسم دیر شد" و ساعت هشت هنوز در خیابان بودم اخبار آن ساعت پس از شروع سرود "همشاگردی سلام" را گذاشت.
زنده یاد مجتبی کاشانی سراینده و مدیر مدرسه ساز به یادم آمد.

در دل دارم اميد،
بر لب دارم پيام،
همشاگردي سلام،
همشاگردي سلام...

خاطره های دوران مدرسه برای همه به یاد ماندنی هستند .
به سایت همکلاسی سلام بروید نمونه ای از آن را تماشا کنید. فقط همان صفحه ی اولش بسیار تماشایی و شنیدنی است. بلند گو روشن باشد و اگر فقط یک آرم دیدید کلیک راست و play را فشار دهید.
از بنیان گذاران همایش همکلاسی سلام نویسنده ی هنرمند وبلاگ هفت پرده می باشد.


دیدار با معلم بازنشسته ام . وسخن او . "بازی که نشسته است "
___________________________________________
بازی که نشسته است، دگر باز ِ نشسته است ____سازی که شکسته است، دگر ساز ِشکسته است.

پــرواز ، چه پــرواز ، مــرا بال ببستـند ____آواز ، چه آواز ، مرا تار گسسته است.

رستــم به زمیـن خورده ز دسـت ســتم دهـــر ____سیمرغ کُهِ قاف به غرقاب نشسته است .

از وعــــده کُــلاهــی به ســر مـــــا بنـهـادنــد ____کز وزنهء آن ، قامت ناساز شکسته است

چون چشــــم گشـــودیم به افســانه ببســتند ___بس گوش که پُرگشته زافسون خجسته است

مــن مـــنت دونــان نکــشیــدم همـهء عــمـر ___زان روست که این تار زپودم بِگُسَسته است

من باده ی صَـهبا نخورم ، جز به تـمـنٌا ____مخمری عالم اگرم راه ببسته است

ع مهارلویی.

آقای مهارلویی(نفر میانی ردیف یکم عکس) دبیربسیار خوب و بزرگواردرس های ریاضی دوره ی دبیرستانم بودند.



پیام های خود را اینجا بنویسید

هیچ نظری موجود نیست: