۱۱ دی ۱۳۸۵

شما در مورد اعدام صدام چه نظری دارید؟


خبر اعدام صدام مرا به فکر فرو برد.صدام که بود و چه کرد و اعدامش چه اثری در تاریخ خواهد داشت؟

:نگاهی کوتاه به نظرات مختلف
رادیو ایران:این پیروزی مردم عراق بود نه امریکا
خانم مرکل صدر اعظم آلمان :صدام باید همانند هر شهروند عراقی پاسخگوی اعمالش باشد.اساس مجازات اعدام همواره در -اتحادیه اروپا مورد تردید و مخالفت واقع شده است.اما تصمیم اعدام برای صدام تصمیم معقولی است
مارگارت بکت وزیر امور خارجه انگلیس:من از اینکه صدام حسین و یارانش به سزای اعمالشان رسیدند بسیار خرسندم
پاکستان:اعدام صدام نشان دهنده دخالت امریکا در منطقه است واین عمل را محکوم کرد
روسیه:این اعدام می تواند بی ثباتی در عراق را افزایش داده و چرخه جدیدی از خشونت ها را سبب شود
سخنگوی واتیکان:اعدام صدام را تراژیک خواند و نسبت به شروع عملیات انتقام جویانه هشدار داد
معمر قذافی رهبر دیکتاتور لیبی:سه روز عزای عمومی اعلام کرد
فلسطین:مردم در شهرهای بیت لحم و رام الله مردم به سوگ صدام نشسته اندو عکس صدام را در کنار عکس یاسر عرفات نصب کرده اند
سوریه:اعدام صدام حسین در روز عید قربان عملی غیر اخلاقی بوده است و در مورد تنش بین شیعیان و اهل سنت ابراز نگرانی کرد

واکنش مردم کشورها
مرگ صدام باعث تسلای خاطر داغدیدگان ایرانی و کردو... شد
بسیاری به جشن و پایکوبی پرداختند-
بعضی به سوگواری پرداختند
جسدش با احترام در تکریت توسط هوادارانش دفن شد-

واکنش روزنامه ها
مرگ یک دیکتاتور در هر صورت می تواند مفید باشد
روح صدام در بغداد جاری است
*********
شاهد مرگ صدام

درست قبل از ساعت شش صبح، در زدند. جلادان صدام، نقاب سياه روي صورت هايشان کشيده بودند. صدام، روز گذشته، آخرين دقايق زندگي اش را در مقر اطلاعات نظامي عراق گذراند که روزي محل شکنجه و کشتار هايي بود که به دستورخودش صورت مي گرفت.
وقتي اذان صبح در شهر طنين انداخت، صدام را با پا بند آهني به پاي چوبه دار بردند تا تقاص جناياتي را که بر مردم عراق روا داشته بود، بدهد.
موفق الرباعي، مشاور امنيتي دولت ملي عراق، که شاهد مرگ صدام بود، مي گويد: «ما او را به اتاق چوبه دار برديم و به نظر مي رسيد که صدام از اتفاقي که در شرف وقوع بود، شگفت زده شده است. او به چوبه دار نگاه مي کرد و آنچه را که مي ديد، باور نداشت».
درحالي که جهان با واکنش هاي دوگانه اي بين شادماني و محکوم کردن اعدام صدام نشان داد، الرباعي گفت که ديکتاتور مخلوع، موقع رفتن به پاي چوبه دار، زير لب حرف مي زد: «نترسيد؛ اين جايي است که همه ما مي رويم».
الرباعي يکي از 15 نفري است که در اتاق تاريکي حضور داشت که آخرين جايي روي زمين بود که صدام مي ديد. الرباعي در گفتگوي تلفني از بغداد گفت که ديکتاتور سابق عراق، ابراز پشيماني نکرد.
الرباعي مي گويد: «به او، چه قبل و چه بعد از اعدام، احترام گذاشته شد. ما تمام استاندارد هاي اسلامي و بين المللي را در نظر گرفتيم.»
بعد از جنجال جمعه شب که مقامات عراقي اعلام کردند که مرگ صدام قريب الوقوع است و وکلايش سعي داشتند که از يک دادگاه آمريکايي استيناف بکنند، اما حکم اعدام وي صبح ديروز اجرا شد.
نوري المالکي، نخست وزير عراق، قبل از شرکت در مراسم ازدواج پسرش، حکم اعدام را امضا کرد و شوراي رياست جمهوري هم آن را تاييد کرد.
به زندانبان هاي آمريکايي که مسئول نگهداري از صدام بودند، دستور داده شد تا او را به دولت عراق تحويل بدهند. آنها به او قرص آرام بخش دادند، اما صدام قبول نکرد. الرباعي مي گويد:« ما حدود ساعت 5 ونيم صبح، صدام را از نيروهاي متحد تحويل گرفتيم و او مال ما شد».
درحالي که نيروهاي آمريکايي بيرون در نگهباني مي دادند، صدام به اتاقي سرد و متروک مقر اطلاعات نظامي عراق، برده شد. حتما يادش نرفته بود که نيروهاي امنيتي خودش، تعداد زيادي از مردم را در آن ساختمان ترسناک، شکنجه کرده و کشته بودند. صدام را نيم ساعتي تنها گذاشتند تا با افکار خودش خلوت کند. طبق قانون عراق، محکومان به اعدام حق دارند قبل از اعدام سيگاري بکشند و غدا بخورند.
الرباعي مي گويد: «به دست هايش دستبند زده بوديم و او را نشانديم. آنجا يک قاضي، معاونش، معاون وزارت دادگستري، معاون وزارت کشور، خودم و يک دکتر حضور داشتيم. بعد مشغول انجام تشريفات مربوط به پرونده قطور مدارک و جزئيات دادگاهش براي جناياتي که عليه بشريت انجام داده بود، شديم. قاضي حکمش را خواند. او همچنان در سکوت بود تا اينکه چشمش به يک دوربين فيلم برداري افتاد و شروع کرد به شعار دادن: الله اکبر، درود بر اسلام، مرگ بر فارس ها، مرگ بر اين و آن. دستبندش تنگ بود و آزارش مي داد، به نگهبان ها گفتم دستبند را کمي شل کنند.
مراحل تشريفاتي به پايان رسيد و چهار جلاد نقاب دار جلو آمدند. قد کوتاه و فربه بودند و کت چرم به تن داشتند، بيشتر شبيه قاتلان القائده در فيلم هاي تروريستي آماتوري بودند تا کساني که ماموريت داشتند حکم رئيس سابق دولت عراق را اجرا کنند. صدام که نسبت به روزهاي پر جلال اش، چروکيده شده بود از آنها بلند قد تر بود.
لباس مرگش را خياط شخصي اش که از اهالي ترکيه است، دوخته بود؛ شلوار سياه، کفش هاي سياه واکس زده، بلوز سفيد، پلوور سياه و اورکت پشمي سياه که او را در مقابل سوز سرما در آخرين دقايق قبل از اعدامش حفظ مي کرد، پوشيده بود. موهايش به سياهي هميشه بود، اما زير چشمانش پف کرده بود.
در محل چوبه دار، جلاد ها دستبندش را باز کردند و دست هايش را از پشت بستند. وقتي به چوبه دار نزديک تر شد، دستمال سياهي به دور گردنش بستند تا از سوختگي طناب، محافظتش کند. وقتي مي خواستند پارچه سياه روي سرش بکشند، زير لب گفت:«اين کار لازم نيست». طناب را از روي سرش رد کردند.
او با حالتي گيج ايستاده بود و يکي از جلاد ها، گره طناب را سمت چپ گردنش، محکم کرد. صدام، حتي در آستانه مرگ هم دوربين هاي ويدئو را فراموش نکرد. قبل از اينکه پايش را به محل چوبه داربگذارد که با نرده هاي قرمز محصور شده بود، او کلماتي را که يک مسلمان قبل از مرگ به زبان مي آورد، با صداي بلند گفت:« الله اکبر و محمدا رسول الله » و «فلسطين عربي است».
الرباعي مي گويد: «او درحالي که طناب به دور گردنش پيچيده شده بود، ايستاده بود. جلاد، شروع به خواندن قرآن کرد:" هيچ خدايي بجز الله نيست و محمد رسول خداست" اين جمله دو بار تکرار شد و صدام در يک چشم بر هم زدن، سقوط کرد. جلاد اهرم را کشيده بود و صدام در فاصله سه پايي چوبه دار، در سکوت آويزان مانده بود. ساعت شش و ده دقيقه صبح بود». مرگ صدام سريع بود. خيلي، خيلي سريع و کاملا بدون درد بود و بعد از سقوط بي حرکت بود».
سامي العسکري، نماينده نخست وزير در مراسم اعدام گفت که صداي شکستن گردن صدام را شنيده است.
صدام به مدت ده دقيقه از طناب آويزان بود و 15 نفري که آنجا بودند، شاهد اين صحنه بودند. دکتر ايست قلبي اش را اعلام کرد و بعد، يکي از جلاد ها او پايين آورد و در کيسه سفيدي قرارش داد و از اين صحنه عکس گرفت تا به وفاداران جان سختش اثبات کند که صدام مرده است. تلويزيون عراق، آخرين عکس او را که اززاويه عجيبي گرفته بود و گردنش از کيسه سفيد بيرون افتاده بود، نشان داد.
منير حداد، قاضي دادگاه استيناف هم شاهد مراسم اعدام بود. او گفت: «يکي از حاضران از صدام پرسيده است که آيا از مرگ مي ترسد؟ و صدام در جواب گفته است: چرا بايد بترسم؟ من تمام زندگي ام را در جنگ با کفار و متجاوزين گذرانده ام».
کس ديگري پرسيد:«چ را عراق و ما را نابود کردي؟ تو ما را به قحطي کشاندي و کاري کردي که آمريکا عراق را اشغال کند». جواب صدام اين بود:«من متجاوزين و دشمنان عراق را نابود کردم، و من عراق را از فقر به ثروت رساندم».
منير حداد مي گويد: «صدام حالت عادي داشت و به خودش مسلط بود.» او گفت: «اين پايان کار من است. من زندگي ام را بعنوان يک سياستمدار نظامي با جنگ، آغاز کردم. پس مرگ مرا نمي ترساند. ما به بهشت مي رويم و دشمنان ما به قعر جهنم».
وقتي او را به پاي چوبه دار مي بردند، سربازگارد سعي کرد پارجه سياه روي سرش بگذارد، اما او مخالفت کرد. بعد آيه هايي از قرآن خواند که سربازها مسخره اش کردند. يکي از سربازهاي گارد، اسم مقتدي الصدر، روحاني معروف شيعه، را فرياد زد و صدام با پوزخند گفت:«مقتدي کيست؟»
حداد گفت: «روحاني که آنجا بود از صدام خواست که کلمات قرآن را بخواند و صدام هم همين کار را کرد، اما با استهزا. اين آخرين کلماتش بود و طناب بر گردنش فشرده شد و او به سوي مرگ، سقوط کرد».
منبع: ساندي تايمز، 31 دسامبر 2006

۱۴ نظر:

ناشناس گفت...

یک
اعدام به هر شکل و به هر دلیل که باشد عملی غیر انسانی است و باید در سراسر جهان این عمل غیر انسانی لغو شود

دو
محاکمه صدام در یک کشور بی طرف و بدون دخالت کشور های ذینفع با حضور وکلای مجامع بین المللی می بایستی انجام می گرفت. محاکمه صدام در دادگاهای در بسته و تحت کنترل آمریکا از نظر مجامع حقوقی بین الملی امری غیر قانونی اعلام شده است

سوم
مرگ صدام مشکلی رااز دوش ملت تحت ستم عراق بر نداشت. بلکه راه را برای یکه نازی های دولت دست نشانده عراق و دولت بوش باز کرد تا سر پوش روی حقایقی که صدام را صدام کرد بگذارند.
هنوز معلوم نیست پشت پرده چه گذشته است چه عمواملی در براه انداختن جنگ تحمیلی به ایران دست داشته اند. هنوز معلوم نیست چه عوامل غربی در طرح بکار گرفتن سلاح های شیمیائی با صدام همکاری داشته است.هنوز مشخص نیست هزینه ها این سلاح های ضد بشری را کدام عوامل غربی بعهده داشته است. تا در آینده جلو آن گرفته شود. اینه و هزاران سئوال های دیگر فقط در دادگاهی بیطرف و آزاد می توانست مطرح شود و پاسخ به آن ها روشن میکرد که پشت پرده ها چه می گذرد

این حق مسلم صد ها هزار ایرانی ها ی داغدار وهمچنین معلولین جنگ تحمیلی به ایران بود که بدانند عاملین را بشناسد. اما غرب از ترس افکار عوممی جهان آزاد با اعمال زور و سانسور و دادکاه های فرمایشی با حکم اعدام از بر ملا شدن اسرار خود و دست داشتن در بسیاری از مسائل جلو گیری نمودو بوش برای اولین بار تا ساعت نه خوابید و بعد هم به دوچرخه سواری پرداخت
حالا با تشدید مخاصمت ها و کدورت ها بین سنی ها و شیعه ها شرکت های اسلحه سازی جشن می گیرند و دولت های غربی مشکل بیکاری را با سرباز گیری و وسعت کار خانه های اسلحه سازی حل خواهد کرد. چند روز پیش دیدم در ایستگاه راه آهن کار گزاران و آژانس های نظامی سرگرم استخدام جوانان برای تعلیم نظامی برای ارتش هستند

چهارم
متاسفانه با اعدا صدام فرهنک دیکتاتوری در منطقه از بین نرفته است . پشت پرده همچنان زد و بند ها و اعمال قدرت ها ادامه دارد

ناشناس گفت...

اما دادگاهی نبود که دولت جورج بوش را محاکمه کند

ناشناس گفت...

مرگ صدام (جنايتكار) اشتباه بزرگي بود!.صدام همان وقت كه او را همچون يك موش صحرايي از سوراخ بيرون كشيدند مرده بود ( با آن ريش بلندش كه پزشك آمريكايي به شپش هاي لاي آن نگاه مي كرد )


مرگ صدام ، با در نظر گرفتن شرايط فعلي عراق كه در خون و آتش گرفتار آمده ، نه تنها سياست هاي غلط نابخردانه دولت بوش را ترميم كرده ، بلكه صدام را در نزد اهالي سني تبديل به يك اسطوره كرد! به باورم هيچ نيازي به قضاوت و كرنش تاريخ در آينده نيست كه بپرسيم مرگش چه عوارضي را در پروسه تاريخ و يا بعدها
در پي خواهد داشت ، چراكه از هم اكنون با موضع گيري هاي ترحم گونه (اكثر كشورهاي عربي ( مردم عادي
متاسفانه آن روان پريش جنايتكار صدام ) تبديل به يك افسانه و انساني قهرمان شده! . همين است : وقتي جنايتكاري را جنايتكار ديگري بدار مي آويزد. نگاه جهاني به اين شكل در الياف و تار احساسات تنيده مي شود

هيچ كس همچون صدام اين همه با ايران و ايراني كينه نداشت و براي ميهن عزيزمان خسارت و ويراني به بار نياورد . صدام در فاصله بسیار کوتاهی که تا رفتن بالای چوبه اعدام دراختیارداشت، عداوت و كينه اش را بازهم ايران و ايراني نشان داد.
حتي تا پاي مرگ!!

او بايد در خلوت سلول تا ابد از غصه مي پوسيد. و ذره ذره در سوگ فراغ قدرت و فرزندانش آب مي شد و از بين مي رفت.

ناشناس گفت...

صدام تجلی روح و اراده عراق بود همانطور که روح الله خمینی تجلی روح و ارداه مردم ایران بود.این حقیقت کار اوست .آمریکا البته با این کار نخواست خودآزاری و دیگر آزاری را از روح ملت عراق بگیرد
آمریکا فقط دیوانه ای را که برایش خطرناک بود را دار زد.
همین
همه چیز منصفانه بود

ناشناس گفت...

یادداشت بالا از سندباد بود
آن خانمی هم آنم بالا گفته دادگاهی باید بوش را محاکمه کند احتمالا زمان جنگ در نباتات و حبوبات بوده است.

ناشناس گفت...

صدام برای عربها یک افتخار بود
صدام برای عراق یک رئیس جمهور شحاع بود
صدام برای غرب یک تهدید قیمت نفت بود
صدام برای ایران یک دشمن فرصت طلب تجاوز کار بود که حسارات جانی و مالی زیاد وارد کرد و باعث انزوای دمکراسی د ازادی شد و باعث رشد تند روی گردید

ناشناس گفت...

اينگونه مرگ براي يك ديكتاتور چون او بسيار كم بود ...
براي همين باور دارم كه كاش او را نمي كشتند ...

ناشناس گفت...

او زندگي كرد آنطور كه دوست داشت و او مرد آنطور كه خيلي ها دوست داشتند بميرد

حميـرا گفت...

سلام عزیزم
تشکر که اخبار کوتاهی در ارتباط با کشتن صدام از منابع مختلفی دادی. وبلاگت مثل همیشه تازگی دارد.
من هم برای تو عزیزم بهترین ها را آرزومندم.
می بوسمت

ناشناس گفت...

سلام
در نخستين روز از سال 2007 آرزو مي كنم مردم جهان كمتر خبرهاي غم انگيز بشنوند و بيشتر مجال خنده بيابند ... كاش طبيعت وطن نيز روزهاي سرسبزتري را به انتظار كشد.
درود بر شما هموطن عزيز
[گل]

ناشناس گفت...

سلام پروانه عزيز

خلاصه متن اين گزارش را در سايت
اشپيگل ( آلمان ) خوانده بودم .

با خودم فكر مي كنم ، اين موجود ( صدام ) تا چه حد با ايران و ايراني عداوت داشت.

درود بر تو

ناشناس گفت...

در مورد گفته دوستتون موافقم به شدت...
خود من از صبح دائم اخبار بی‌بی‌سی و سی‌ان‌ان رو دنبال ميکردم و اعتراف می‌کنم که الجزيره مستندات جالبی رو نشون داد از اوايل حکومت صدام تا اون لحظات آخر...ولی جای يه سؤال واسم موند که آيا به همين راحتی فقط يک بار مرگ برای يه همچين موجودی کافی بود؟...

ناشناس گفت...

فرزانه عزیز
نمی توانم در وبلاگت پیام بنویسم.نمیدانم اشکال از ویندوز من هست یا نه؟
باید این مطلب هم از تلویزیون الجزیره اضافه کنم
:
تلویزیون الجزیره(قطر):ه
صدام همانند مسیح رفت
صدام همانند امام حسین کشته شد
تلویزیون الجزیره از صدام یک قهرمان ساخته و در مورد آن میز گرد می گذارد

از پیامت تشکر می کنم

ناشناس گفت...

سپاسگزارم.