۷ شهریور ۱۳۸۵

جمعبندی پست گونتر گراس

: نظرات دوستان

فریدون
مسئاله گونتر گراس بر می گردد به دو موضوع :قضاوت در باره تاریخ و نقد ادبی آثار او

باران
نظر ساراماگو را قبول دارد
...
در ضمن جالب است
بدانیم که دو صدر اعظم قبلی این کشور ، حضرات آقایان هلمت کول و گرهارد شرودر خود
در سن 17 سالگی جزو اعضای سازمان جوانان هیتلر بوده اند و هلمت کول خود از حزب
دمکرات مسیحی آلمان به صدر اظمی این کشور رسید!!!!!
سند باد
گنتر گراس:فقر، جنگ است
رامین
گونتر گراسي كه داوطلبانه اعتراف و بنوعي اقرار مي كند..در واقع همان شهامت و درايتش را هم در ميان مي گذارد..

پریسا از انجمن ادبی قلم
گر عهد شود که مست گیرند!!!ا
در شهر هر آنکه هست گیرند !!ا
فیروز
خبر عجیب بود ،اما اعترافی به موقع بود، همزمان با چاپ "هنگام پوست کندن پیاز"که در آن اغوا شدن امت آلمان و حتی داوطلبانه نازیسم را حمایت کردن،تجسم بهتری پیدا می کند.گونتر گراس هم خود اعتراف می کند و هم پیشنهاد میکند ملت آلمان اعتراف کند و واقع گرایانه نشان می دهد که فاشیسم از رگ گردن به ما نزدیک تر است و خیلی ساده می توان به دام آن افتادو نه ملت آلمان
!بلکه ملل دیگر....هم
امیر از انجمن ادبی قلم
شیخی به زنی فاحشه گفتا ، پستی !اآ
هر لحظه به دام دیگری دل بستی !!ا
زن گفت به شیخ آنچه گویی هستم!!آ
اما تو چنان که مینمائی هستی؟؟؟؟؟؟

جمعبندی: او با نوشتن کتابهای قبلی زمینه را برای روشن کردن این موضوع مهم که ملت آلمان در دام پرورش و به قدرت رسیدن فاشیسم افتاد و با چاپ آخرین کتابش شجاعانه به این گناه خود اعتراف می کند.
دامی که ملل دیگر به اشکال دیگر در آن افتاده و خواهند افتاد

۴ شهریور ۱۳۸۵

گناه همگانی

!گونتر گراس از گناه همگانی می نويسد
گونتر گراس برنده ی جایزه ادبی نوبل 1999، بعد از توماس مان بی شک یکی از مشهورترین نویسندگان آلمان در جهان می باشد.
کتاب "با پوست های پیاز"یا "هنگام پوست کندن پیاز" اثر گونتر گراس پس از یک روز انتشار با تیراژ 150 هزار نسخه نایاب شد
گونتر گراس پس از 60 سال، درست چند هفته قبل از انتشار کتابش ،فاش کرد درسن 17 سالگی سالهای 1944 تا 1945 عضو گروه "وافن اس اس" یا اس اس مسلح بوده است و آن را از ساده لوحی دوران جوانی و "دیگر لکه های ننگ" زندگی اش بیان کرده است.

اين نويسنده در پاسخ به اينكه «چرا داوطلبانه خود را به ارتش معرفي كرد» اظهار داشت: هدف اصلي من اين بود كه از خانواده و از تنگناهاي موجود آن خارج شوم و به اين امر پايان دهم.
او به عنوان نویسنده چپ در آلمان و اروپا شناخته شده است و تاکنون عناوینی همچون "وجدان بیدار"نهاد و یا نماد اخلاقی" شناخته شده بود.
به دو گونه به این مسئله نگاه می شود:
انجمن قلم چک، ولفگانگ بورنزن(کارشناس امور فرهنگی حزب دمکرات مسیحی)و .... بر این نظرند که گراس باید جایزه نوبل ادبی را پس دهد.
برخی رسانه ها در ایتالیا و انگلستان و روسیه و.. بر این اعتقادن که اعتبار اخلاقی و سیاسی گراس کاهش خواهد یافت.
لخ والسا برنده جایزه صلح نوبل از گراس خواست عنوان شهروند افتخاری دانتزینگ،گدانسک امروزی را پس بدهد.
.اما برخی اعترافات او را نشانه شهامت و درایت او می دانند زیرا او داوطلبانه اعتراف کرده است

ژوزه ساراماگو برنده نوبل ادبیات گفت: « به نظر من اينها موضع گيري هاي رياكارانه اي از طرف كساني است كه وجدان خودشان را فراموش كرده اند. من واقعاً از خشونتي كه در اين موضع گيري ها وجود داشت، حيرت زده شدم.»

گزارش خبرگزاري فارس به نقل از خبرگزاري فرانسه، اين آكادمي اعلام كرد كه قصد ندارد در پي اعتراف «گونتر گراس» به عضويت در گروه مسلح «اس.اس» ارتش نازي آلمان در جريان جنگ جهاني دوم، جايزه نوبل ادبي وي را لغو كند. «مايكل سولمن»، رييس آكادمي علمي سوئد گفت: تصميماتي كه براي جوايز نوبل گرفته‌ شده ديگر تمام شده و قابل تغيير نيست.

گراس نویسنده تعداد زیادی نمایشنامه و 11 نوول است ، مشهورترین اثر گراس "طبل حلبی" است که در آن به معاینه آلمان دوره جنگ می‌پردازد. گراس به مدت زیادی تجسم طرز فکر آلمانی بوده است.
گونتر گراس در مصاحبه‌اش گفته است که می‌خواهد این باور را که آلمانی‌ها قربانیان بی‌اراده هیتلر بوده‌اند ، باطل کند. او می‌گوید که آلمانیها حمایت‌کنندگان مشتاق رژیم نازی بوده‌اند. "البته آنها به همان اندازه اغوا می‌شدند ولی
بسیاری از آنهاا مشتاقانه در گیر می شدند
موضع کتاب تازه ام هم همین است " می‌خواهم منشأ این هواخواهی و دلایل پشت آن را ترسیم کنم. من این کار را در "طبل حلبی" و سپس "قرن من "انجام دادم

۲۹ مرداد ۱۳۸۵

Catcher in The Rye

ناتور ِ دشت اثر جی.دی.سلینجر
هولدن کالفیلد،نوجوان بی دست وپا منزجراز زشتی وتباهی دنیای اطراف، شاید قهرمان شاخص داستان های جدید و دنیای متمدن باشد،شکی نیست که هولدن برای جوانان امریکا هر یک تجسمی است لز ترس های مخفی شان،خشونت های روز افزونشان، خوشی ها ولذات ناپایدارشان و رنج های بی کرانشان.او شاید با بیگناهی و زهد فاحشش ،برای بقیه مردمان ،نمایشگر نوجوانی امریکایی باشد که بی هیچ اطمینانی،بهشت گمشده را می جوید،در حالی که به بیگانگان و گرفتاری هایشان بد گمان ا ست و اشتیاقی برای مقابله با پلیدی ندارد.
...
.بعد از چنگ جهانی دوم هیچ نویسنده ای به شهرت جروم دیوید سلینجر نرسیده است.
.....
جست و جوی هولدن را به گونه های گونا گونی می توان شرح داد.هولدن حفظ امنیت معصومیتی را می جوید که رو به نابودی است،بی گناهی و پاکی دوران کودکی ،معصومیت پاک خودی که می هراسد آلوده ی در گیری های روزمره و اجتناب ناپذیر زندگی شود.از سوی دیگر جست و جوی عشقی آرمانی و فرا انسانی است که تمام خواست ها را برآورده کند و خود خواستی ندارد. او شخصیتهای بسیاری را در خود می آزماید.رودلف اشمیت را وقتی با مادر همکلاسی اش صحبت می کند،و جیم استیل را وقتی سانی را ملاقات می کند.اما،گر چه شاید خود نمی خواهد،هولدن کالفیلد باقی می ماند و خودی که جست و جویش به آن می انجامد.خود هولدن است و نه غیر .و هنگامی که برای همه ی آنهایی که داستانشان را تعریف کرده ، و حتی آن حرومزاده ها،دلتنگ می شود.نمی تواند حضور عشق را در وجود خود انکار کند.
...
از جهتی ناتور دشت می تواند داستان مرگ و زایش دوباره باشد.
...
آقای آنتولینی وقتی با شور و حرارت به او می گوید که به سوی سقوط می رود،آن هم"سقوط وحشتناک" مستقیما به هولدن هشدار می دهدو اضافه می کند:"سقوطی که من بهش اشاره می کنم و فکر می کنم تو دنبالش هستی، سقوط به خصوصیه ،یه سقوط وحشتناک.مردی که سقوط می کنه اجازه نداره به فهفرا رسیدنش رو حس کنه یا صداش رو بشنوه.اون همین طوری به سقوطش ادامه میده.
....
شاید طنز تاریک سالهای پس از جنگ جهانی دوم راهی باشد به کسب تحمل وپایمردی در دنیایی که دیوانه وار می گردد،اگر گاه به پوچی های دنیای مدرن نخندیم ، در ظلمت یاس ها خواهیم پژمرد.
.......
دیدگاه سلینجر،همانند هم نسلانش ،آمیخته با تجربیاتش در جنگ جهانی دوم است. اگر به خود اجازه دهیم که واقعیات زندگی اش رااز لابه لای آثارش بیرون بکشیم ، می توانیم در یابیم که جنگ مسئول بیزاری او از زندگی جدید است،آن چنان بیزاری عمیقی که بارها خود را به صورت تهوع روحی شدید آشکار می کند.
..
نقل از در شناخت زندگی و اثار سلینجر لز جیمز .ئی.میلر
ناتور دشت یکی از محبوب‌ترین کتاب‌های همه اعصار است و هنوز هم هر سال دویست و پنجاه هزار نسخه از آن به فروش می‌رسد.
نقل از پیام دوست ناشناس
مقایسه کنید با تیراژ 2000 نسخه ای کتاب در ایران

۲۵ مرداد ۱۳۸۵

پری صابری و نمایش لیلی و مجنون

این روزها تئاتر لیلی و مجنون به نویسندگی و کارگردانی پری صابری در حال اجراست. . به تماشای ای تئاتر رفتم. این درام از موسیقی بسیار خوب و دلنشینی برخوردار است و به گفته ی رامین آزادور آهنگساز این تئاتر" موسیقی نمایش لیلی ومجنون بر گرفته از ملودیهای دستگاهی و مقامی ایران است که برپایه بداهه نوازی و بداهه خوانی و نیز اجرای قطعات از پیش نوشته شده است"ا
.
در تمام نمایش موسیقی همراه بازیکنان است.موسیقی ای بسیار جان نواز!ا
:شخصیت مجنون در این نمایش بسیار برجسته بود و وقتی فریاد می زد
جان بي جمال جانان ميل جهان ندارد
هر كس كه اين ندارد حقا كه آن ندارد
با هيچكس نشاني زان دلستان نديدم
يا من خبر ندارم يا او نشان ندارد
یا
از عمر من آنچه هست بستان و بر عمر لیلی بیافزای
اشک در چشم تماشاچیان حلقه می زد و فضایی در سکوت همرا با بغض را در سالن احساس می کردی.
پری صابری این بار سعی کرده است دیالوگ های نمایش را با استفاده از اشعار نظامی نوشته وتمامی اتفاقات نمایش با ابیان نظامی بازگو شود.او می گوید"سعی کردم بیشتر کار بر اساس اشعار نظامی ساخته شود گاهی از اشعار مولوی و حافظ هم استفاده کردم چون آنها هم در راستای این قصه صحبت کرده اند."ا
به گزارش "مهر"، پهلوانان قبیله مجنون به قصد جنگ و زورآزمایی به مصاف جنگ آوران قبیله لیلی رفته اند. آنها اول برای هم لغز می خوانند و بعد با هم گلاویز می شوند. گروه حرکات به همراه رجب پور با ارائه حرکات نمایشی، صحنه جنگ را به نمایش درمی آورند. نوفل با یکی از مردان قبیله لیلی درمی آویزد و او را به زمین می زند. پهلوانان قبیله لیلی در جنگ با قبیله مجنون مغلوب می شوند. محمد احدی (پدر لیلی) با دیدن وضعیت پهلوانان خود شکست را می پذیرد، اما در جواب نوفل می گوید که لیلی را به عقد ابن سلام درمی آورد. صدای محمد احدی تمام تالار را پر می کند. او یکی از نقالان پیشکسوت و شاهنامه خوانان قدیمی است. صابری در این نمایش ترکیب جدیدی از بازیگران را شکل داده است.
یارتا یاران(مجنون) مقابل یکی از کشته شدگان قبیله لیلی می نشیند و سر او را در آغوش می گیرد و شروع به گریه می کند. نوفل به او اعتراض می کند، اما در پاسخ می شنود: "مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم، هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم." ا.
در تمام مدت نمایش دو گروه موسیقی در دو طرف سالن حضور دارند وبازیکنان را با شور خاصی همرای می کنند .هر یک از نوازنده ها چند ساز می زنند:دف ،دمام،تنبک،طنبور،کمانچه،سنتور، .. ورقص آرام بازیکنان جلوه ی خا صی به این درام می دهد
منابع

۲۴ مرداد ۱۳۸۵

جهنم چیست؟

به این می اندیشم که جهنم چیست؟
و عقیده دارم که جهنم رنجی است که
. از ناتوانی دوست داشتن و عشق ورزیدن ناشی می شود
نمی دونم از کیست

۱۲ مرداد ۱۳۸۵

مولانا وقونیه

مولانا شاعر پارسی گوی، میان ترک زبانان قونیه چه می کند؟
مولاناجلال الدین محمد بلخی پسر بهاء ولد شاعر و عارف بزرگ ایران ، درسال604 هجری قمری در شهر بلخ متولد شد.هنوز بحد رشد نرسیده بود که پدرش به علت رنجشی که از سلطان محمد خوارزمشاه پیدا کرده بود شهر و دیار خود را ترک کرد و با خاندان خود به عزم حج از بلخ مهاجرت نمود.در نیشابور به زیارت شیخ فریدالدین عطار عارف مشهور قرن هفتم شتافت جلاالدین را نیز با خود بردو شیخ آن کودک خردسال را نواخت و کتاب اسرار نامه ی خود را به او هدیه کرد.
بهالدین ولد از خراسان عزم بغداد و ازآنجا پس از سه روز اقامت در مدرسه مستنصریه عازم مکه شد و پس از برآوردن مناسک حج قصد شام کرد و مدتها در آن شهر رحل اقامت افکند واز آنجا به شهر لارنده از متصرفات فخرالدین بهرامشاه رفت و آن پادشاه در اعزاز و اکرام او کوشید و مدت هفت سال در آن شهر بماند و سر انجام به استدعای علاالدین کیقباد پادشاه سلجوقی روم ، به قونیه رفت و تا آخر عمر در آن شهر اقامت گزید و به ارشاد خلق می پرداخت تا آنکه در سال 628 به عالم باقی شتافت.
جلال الدین محمد پس از وی در حالی که بیش از 24 سال از عمرش نمی گذشت بر مسند پدر نشست و به ارشاد خلق پرداخت در این هنگام برهان الدین محقق ترمذی که از تربیت یافتگان پدرش بود به علت هجوم تاتار به خراسان و ویرانی آن بلاد به قونیه آمد و مولانا او را چون مراد و پیری راه دان برگزید و پس از فوت برهان الدین مدت پنج سال در مدرسه پدر خود به تدریس فقه و سایر علوم دین مشغول شد ...ادامه دارد

۱۰ مرداد ۱۳۸۵

محیط بانان طبیعت

به یاد محیط بانانی که جان خود رادر راه طبیعت دادند

گرگان مسیر ناهارخوران زیارت
منظره ای که از روستای زیارت دیده می شود

روستای زیارت

شاه کوه محلی محیط بانی که جانش را شکارچیان قاچاق گرفتند در این روستا متولد شده بود.این عاشق ؛ نگهبان طبیعتی بود که مشاهده می کنید. ادامه ی مطلب را در وبلاگ مهار بیابان زایی بخوانید.

به منظور حمايت از محيط‌بانان مظلوم طبيعت رنجور وطن، لطفاً لينك اعتراض را امضا كنيد