۱۳ دی ۱۳۸۵

با تو-شعری از بهرام

با تو


صخره در برابر موج

رویای چه دارد این چهره

وقتی که تخریب می شود!

.


درخت در برابر دارکوب

رویای چه دارد این سینه

!وقتی که مجروح می شود

.



نمی بینیم وُ

.می بینمت

نمی شناسیم وُ

.می شناسمت

.


رویای چه دارد این نگاه و ذهن؟

کودک امروز

!گل شکفته یا که نشکفتۀ فردا

.

«بهرام»


۱۶ نظر:

lakomeh گفت...

با درود ...وشاد باش سال نو میلادی
ضمن تشکر وسپاس از نظر وکامنت قبلی تان، هم از ایمیل یه سبد گل زیبا،نا گفته نماند که از آن در پست جدیدم،استفاده نمودم ،البته پیشاپیش میباید رخصت میطلبیدم
با مهر لاکومه

ناشناس گفت...

بسيار عالي بود . بخصوص شروع آن :
صخره در برابر موج
رویای چه دارد این چهره
وقتی که تخریب می شود!

استعاره و كنايه واژه گان باهم
همخواني مناسبي داشتند.

ناشناس گفت...

سلام این ترکیب "رویایی چه دارد" باب نیست و درست به نظر نمی رسد
سندباد

ناشناس گفت...

سلام
زیرش نوشته ای "بهرام" شعر از خودتان نیست؟
در هر صورت زیباست...و در مورد عکس پایین..من به سنگان رفته ام...روستای زادگاه پدربزرگ نادیده همسرم بود...جاده اش از خودش زیباتر است..فقط به اندازه عبور یک ماشین .انهم صخره ای و سنگلاخی با شیب زیاد

ناشناس گفت...

The "WIth yiou "poem is nice .

"rocks against riple" has created a splendid imagery....
------------------
following is a nice poem from J. Thomson. would you like to translate it?
--------------
By the way who is Bahram?
------------------------


Yonder comes the powerful king of day,
Aslant the dew-bright earth and coloured air
Looking in the boundless majesty abroad
He sheds shining day, that burnished plays
On rocks, and hills, and towers, and wondering streams

High gleaming from afar. Prime cheerer light!
Of all material beings first and best!
Efflux divine! Nature’s resplendent robe,
Without whose vesting beauty all were wrapt
In unessential glooms

James Thomson,

ناشناس گفت...

آرزوی عزیز
من اهل قلم نیستم نه شاعرم و نه نویسنده.
بهرام گرامی یکی از دوستان همسرم است که محبت کرده و اجازه داده است شعرش را در خانه ی کوچکم به خوانش بگذارم
جاده ی سنگان کوهستانی ،آسفالته و دوطرفه است.داخل روستا هم بسیار زیباست.

ناشناس گفت...

فریدون گرامی
بهرام از دوستان قدیمی فیروز است و گرگان زندگی می کند.من فقط یک بار او را ملاقات کرده ام.
ازشعر جمیز تامسون هم ممنون .حتما سعی می کنم ترجمه کنم(تا به حال این کارو نکردم) و در همین ستون خواهم نوشت.

ناشناس گفت...

دوستان عزیز
به لینکهای کاندیداهای جایزه قورباغه طلایی که در سمت راست وبلاگ لیست شده اند بروید و در وبلاگ فواد خاک نژاد در رای گیری بهترین ها شرکت کنید

ناشناس گفت...

http://www.bbc.co.uk/mediaselector/check/persian/meta/tx/latest_news?size=au&bgc=003399&lang=fa&nbram=1&nbwm=1&bbram=1&bbwm=1


Boosh fails to listen.

ناشناس گفت...

پروانه جان من فروردین سال 1381 به سنگان رفتم...هنوز فیلمش را دارم و عکسی را که با الاغی! بیکار انداختیم...آنموقع جاده ای که به ده میرفت سنگلاخی بودو یکطرفه تا به جاده اصلی برسی...احتمالا جدیدا آن را هم اسفالت کرده اند چون یادم است با خودم فکر میکردم با این شیب وحشتناک با یک برف و باران ارتباط با روستا قطع میود..

ناشناس گفت...

در مورد نام خیابان گیشا...دوستی گفت که سالها پیش تاتری به همین نام زیر این پل اجرا شده و بعد هم به همین نام معروف شده...این را به حساب یک نقل قول بگذاریدچون مطمئن نیستم

ناشناس گفت...

سلام پروانه گرامي

تشابه وولف و ناتالي در كامنت وبلاگ من

ناشناس گفت...

سلام
موجودات هیچ زمان در ارامش نیستند
چرا که همیشه متضادهایی باعث به هم زدن آرامششان می شود
ارامش صخره و درخت را موج و دار کوب به هم می زند
و آرامش ما را هم انسانهایی این چنین

ناشناس گفت...

سلام پروانه عزيز نمي دوني چقدر دلم واست تنگ شده بود///وبلاگ قبلي رو كه بستي...ايميل من هم هك شد!..ديگه تمام راههاي ارتباطي قطع شده بود برات ارزوي موفقيت مي كنم./راست گفتي دنياي وبلاگ ها هم كوچك شده

ناشناس گفت...

سلام پروانه خانوم

ايا در طرح ساماندهي وبلاگها شركت و ثبت نام مي كنيد؟! . خودم شخصا چنين تصميمي ندارم . ترجيح مي دهم قيد وبلاگ را بزنم تا آنكه در جايي ثبت نام كنم كه براي من و افكارم مميز تعيين مي كند.

نظرتان چسيت؟

ناشناس گفت...

رامین گرامی
زیاد سخت نگیرید به آن فکر نکنید.باید صبر داشته باشید
زمان بسیاری مسائل را نشان خواهد داد
نگران نباشید من و شما که در وبلاگها مطلب خاصی نمی نویسیم
ضمناهمیشه حرفهایی برای گفتن و دور هم بودن و همدیگر را داشتن هست
رفتن را نمی پسندم
با مهر