۲۲ خرداد ۱۳۸۷

تهران برای شعر شدن شهر کوچکی ست


همسرم برای دوستی گرامی که خارج از ایران زندگی می کند شعر ی از مجموعه تهران برای شعر شدن شهر کوچکی ست را نوشت.

پاسخ دوست این چنین بود:


این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست
این خاک چه زیباست ولی خاک وطن نیست

آن دختـــــــــــر چشم آبی گیسوی طلایی
طناز سیه چشــــــــــم چو معشوقه من نیست

آن کشور نو آن وطــــن دانش و صنعت
هرگز به دل انگیــــــــــزی ایران کهن نیست

در مشهد و یزد و قم و سمنان و لرستان
لطفی است که در کلگری و نیس و پکن نیست

در دامن بحر خزر و ساحل گیلان
موجی است که در ساحل دریای عدن نیست

در پیکر گلهای دلاویز شمیران
عطری است که در نافه ی آهوی ختن نیست

آواره ام و خسته و سرگشته و حیران
هرجا که روم هیچ کجا خانه من نیست

آوارگی وخانه به دوشی چه بلایی ست
دردی است که همتاش در این دیر کهن نیست

من بهر که خوانم غزل سعدی و حافظ
در شهر غریبی که در او فهم سخن نیست

هرکس که زند طعنه به ایرانی و ایران
بی شبه که مغزش به سر و روح به تن نیست

پاریس قشنگ است ولی نیست چوتهران
لندن به دلاویزی شیراز کهن نیست

هر چند که سرسبز بود دامنه آلپ
چون دامن البرز پر از چین وشکن نیست

این کوه بلند است ولی نیست دماوند
این رود چه زیباست ولی رود تجن نیست

این شهرعظیم است ولی شهرغریب است
این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست

دکتر خسرو فرشید ورد
اسپانیا مادرید



این شعر را برای چند دوست خواندم همه آفرین گفتند ولی یکی از دوستان بسیار گرامیم که تمام تلاشش این است تا فرزندانش را برای ادامه ی تحصیل به خارج از ایران بفرستد به شدت تحت تاثیر قرار گرفت وگفت این شعر را شاعر شکم سیری که خارج از ایران زندگی می کند،سروده است. شدت واکنش او چنان بود که با خود گفتم چقدر این سروده قوی است که واکنش های اینچنینی دارد. این بود که به دنبال سراینده ی آن رفتم. در اینجا گوشه ای از یافته های اینترنتیم را می آورم:


___________________________________________________
فرشيد ورد متولد ۱۳۰۸ ملاير دررشته زبان وادبيات فارسي دكترا گرفت وبه عنوان استاد در دانشگاه تهران تدريس مي كند. وي تاكنون نزديك به بيست عنوان كتاب چاپ و منتشر كرده كه در سه حوزه قابل مطالعه است. شعر، زبانشناسي ونقد ادبي، دستور زبان فارسي، «صداي سخن عشق» و «زميهن ات دفاع كن» ، نقش آفريني هاي حافظ، لغت سازي وفرهنگستان زبان، جمله و تحول آن در زبان فارسي وكتابي با عنوان« دستور مفصل امروز» كه توسط انتشارات سخن منتشر شد.ادامه
______________________________________________________
خسرو فرشیدورد - استاد دانشگاه و دیگر سخنران این همایش - درباره شخصیت‌های شاهنامه در ادب فارسی سخنرانی کرد و گفت: ادبیات فارسی بدون شخصیت‌های شاهنامه‌ چند چیز خود را از دست خواهد داد؛ شخصیت‌هایی که حافظ در شعرهایش از آن‌ها استفاده کرده است، از آن جمله‌اند.
وی با انتقاد به شیوه تدریس شاهنامه در دانشگاه‌ها افزود: در دانشگاه وقتی شاهنامه را تدریس می‌کنند، شخصیت‌های آن را معرفی نمی‌کنند، در حالی که اگر کنه شخصیت‌های شاهنامه را بشناسیم، فهمیدن آن مشکل نخواهد بود. به نظرم شناخت این امر، حتا رشته‌ای جداگانه می‌تواند باشد.
فرشیدورود فردوسی را اولین خردگرای بزرگ جهان دانست و توضیح داد: دکارت 300 سال قبل خردگرایی را مطرح کرد و پس از آن غرب به پیشرفت‌های بزرگی رسید؛ اما فردوسی که خیلی پیش‌تر، آن را مطرح کرده بود، در ایران به فراموشی سپرده شد. درواقع بعد از فردوسی، خردگرایی در ایران فراموش شد و این روند تا انقلاب مشروطه و ملک‌الشعرای بهار ادامه داشت؛ از بهار بود که شعر فارسی دوباره زنده شد.
وی در پایان فردوسی را یکی از بزرگ‌ترین داستان‌سرایان ما دانست و گفت: یکی از جنبه‌های هنری شاهنامه، داستان‌های آن است که بعضی از داستان‌ها، جنبه تراژدی دارند.نقل از


__________________________________________

ازمیان پیام ها:





ای که از کوچه ی معشوقه ی ما می گذری

با خبر باش که سر می شکند دیوارش

حافظ
حرفی نیست که این معشوقه ( ایران ) به خاطر هزینه های سرسام آور ش و مشکلات دیگرش سر می شکند دیوارش.

اما یک حال و هوایی در کوچه باغ های خودمان است که من سالهاست در دیار های غربت ندیده ام
...
فریدون


_______________________________________________________



استاد بزرگ زبان و ادبیات فارسی و یکی از مفاخر فرهنگی این روزگار ، یعنی دکتر خسرو فرشیدورد ، ده روز قبل(جمعه ۸ دی ماه) در گوشه تنهایی و بیماری در "سرای سالمندان نیکان" به دیار باقی شتافته اند. ادامه




هیچ نظری موجود نیست: