۳۱ تیر ۱۳۸۸

گيسو بُران

عکس از فرناز

.
.
.
.
.
.
.
.
.


گيسو بُران

نگاهم را
به راهت برنمي‌دوزم
كه مژگانم
پيش‌تر بخيه زده‌اند
تار و پود پلك‌هايم را
بر بي‌راهه‌هايي كه تو را از من دور مي‌كنند
آه سهراب من!
قباي سبز چل تكه‌ات
تعبير كدامين حرز بر بازوان عريانت خواهد بود؟
امروز،
تمام گردآفريدان شهر من
در ماتمت
گيسو به خون خضاب مي‌كنند و به باد مي‌دهند
و برگ برگ اقاقي‌ها را
به سخاوت زخم‌هاي تنت ميهمان خواهند كرد
آه سهراب من!
بوي زيتون كال چشمان و شراب تازه‌ي تنت
بيداد مي‌كند

شهرزاد

بيست و سوم تير ماه 1388