۱۵ تیر ۱۳۸۸

بامدادی ناخواسته



.
.
.
.
.
.
.
.
در بامدادی نابگاه
آن زمان که عشق راه گشایم بود
ایمان دستانم را بست
در بهت سنت پایم شکست
حسرت به جای عشق بر دل نشست
زان پس چه بسیار فریادم را گریستم
اما باد اشک هایم را برد
دل در بی تابی و اندوه فسرد


فریدون