تقدیم به رهروی آشتی و دوستی وبلاگ پرستو
دو رهرودر حالی که کاسه های خود را در رودخانه می شستند متوجه یک عقرب شدند که در حال غرق شد ن بود.یک رهرو فورا با ملاقه اش او را گرفت وروی صخره ی ساحل گذاشت در حین انجام این کار نیش زده شد. او به کار شستن کاسه اش بازگشت و عقرب دوباره در آب افتاد و رهرو عقرب را نجات دا د و دوباره نیش زده شد. دیگر رهرو از او پرسید" ای دوست ،چرا باز هم او را نجات می دهی در صورتی که می دانی نیش زدن طبیعت اوست؟
رهرو پاسخ داد:زیرا نجات دادن او نیز طبیعت من است
Two monks were washing their bowls in the river when they noticed a scorpion that was drowning. One monk immediately scooped it up and set it upon the bank. In the process he was stung. He went back to washing his bowl and again the scorpion fell in. The monk saved the scorpion and was again stung. The other monk asked him, "Friend, why do you continue to save the scorpion when you know it's nature is to sting?"
"Because," the monk replied, "to save it is my nature."
"Because," the monk replied, "to save it is my nature."
۳ نظر:
داستانی به ظاهر کوتاه و ساده که اصل آن بیشتر از چند جمله ساده و کوتاه که بین دو مانک رد و بدل می شود نیست امانگاه کردن به هر یک از همین جملات از دیدگاه های مختلف چه قدر می تواند بحث بر انگیز باشد، آنطور که در مجموع همین چند خط داستان می تواند انسان را برای پاسخ یافتن به سئوال های بی شماری که ارائه می دهد ساعت های بی شمار به تفکر و تحقیق وادارد ، نتیجه ای که می توان گفت خود هدف اصلی و نهائی از بیان وارائه این داستان ها می باشد!ه
آشنای گرامی
شما کلمه ی مانک را به کار برده اید . آیا شما این کلمه را مناسب می بینید چون با دوستان بر سر ترجمه ی این کلمه اختلاف دارم. در ایران بهتری ترجمه را آقای پاشایی در مته های بودایی دارند که مورد قبول همگان است و در آنجا ترجمه ی "رهرو"جهت کلمهی مانک استفاده شده است
در ضمن باید بگویم که در کار ترجمه بسیار منتدی هستم و دارای زبان انگلیسی بسیار ضعیف اگر اشکالی در متن بود ممنون میشوم راهنمایی بفرمایید
بسیار سپاسگزارم
پروانه گرامی، با سلام و کلی عذر خواهی از تاخیر دراین پاسخ که در "وب گردی اخیر" تازه سئوال را دیدم/ متوجه آن شدم!! (می بینید؟ چه ابزرور با دقتی !! قدر هوش و دقت خودتان را بدانید!). در عین حال با خوشحالی از کشف امروزم یعنی دیدن این پرسش !! در پاسخ به طور خلاصه باید بگویم:ه
اولآ من به هیچوجه متوجه نبوده ام که کلمه مانک را در برابر کلمه رهبر انتخاب کرده ام، یعنی اینکار غیر ارادی و به طور طبیعی انجام گرفته به دلیل این که، من این داستان رابا پیش رو داشتن دو شکل کوتاه فارسی و انگلیسی آن با هدف یک نظر گوئی کلی در مورد محتوای داستان خوانده ام، به این صورت که تقریبآ سریع هر دو متن را حتی بیش از یکبار خواند ه و بعد از اطمینان از تطابق کامل هر دو متن و اینکه از نظر فهمیدن داستان نکته ای را نادیده نگذاشته ام ، نظریه کوتاهی نوشته ام و اینجاست که بدون توجه به چگونگی ترجمه کلمه به کلمه داستان، البته بعد از اطمینان از برابری کامل واصولی دو متن ، برای نوشتن خودم، هر کلمه ای را که برای بیان مطلبم زود تر به ذهنم رسیده نوشته ام ---
------------
و اما حالا که این مطلب مطرح شده، باید بگویم، به نظر من اولآ ترجمه این داستان های ذن دروبلاگ شمابسیار روان و کامل هستند ومن نمی دانستم که ترجمه ها کار خود شماست و از مدتها قبل قصد داشتم ضمن سئوال در این مورد، برای کپی ترجمه بعضی از آنها در "پیام آشنا"از جمله داستان مربوط به ، " رسم شدن بستن یک گربه قبل از مراسم..." از شما اجازه بگیرم! به هر حال به کارتان آفرین گفته و اضافه می کنم که باید دور از شکسته نفسی های معمول که دارید ، قدر توانائی های علمی و هنری خودتان را بدانید!ه
--------------
واما در مورد چگونه دانستن کلمه "رهرو" به عنوان ترجمه کلمه "مانک" ،باید بگویم، من که اصلآبه این مورد فکر نکرده بودم، حالا با مقایسه این دو کلمه با یکدیگر به این نتیجه می رسم که :ه
-------
با توجه به معنی مستفاد ، ازهر یک از این دو کلمه ،
نمی توان کلمه "رهرو" راابتدا به ساکن جانشین کلمه "مانک" کرد ! مگر اینکه این مورد قبلآ در نوشته مربوطه ، حد اقل یک مرتبه به نوعی تصریح شده باشد -- مثلآ اگرابتدا در قسمتی گفته شده "یک رهرو ذن چنین وچنان..." ودر قسمت های بعد گفته شود "رهرو" چنین و چنان..."، تا حد کافی می تواند معلوم باشد که منظور همان "رهرو ذن" است،ه
در غیر این صورت دلیلی در دست نیست که کلمه "رهرو" که فقط در بعضی از معنی های آن وجوه مشترکی با مفهومی که از کلمه "مانک" استنباط می شود وجود دارد ، در متنی به تنهائی و خود به خود ماهیت "مانک" را، به طور کامل در ذهن خواننده آشکار سازد.
شاد و موفق باشید
پیام
ارسال یک نظر