گلستان - باب هشتم - بیست و نه
همه کس را ،عقل خود به کمال نماید و، فرزند خود به جمال
يکي جهود و مسلمان، نزاع مي کردند
چنان که، خنده گرفت، از نزاع ايشانم
به تيره گفت مسلمان: که گر قبالهء من
درست نيست، خدايا جهود ميرانم
جهود گفت: به تورات مي خورم سوگند
که گر دروغ زنم، همچو تو مسلمانم
گر از بسيط زمين، عقل منعدم گردد
بخود گمان نبرد هيچکس، که نادانم