گفته می‌شود تا امروز و در عصر ما دو ترانه ـ سرود وجود دارد که بیش از هر آهنگ و سرود دیگری در جهان خوانده و شنیده شده. اول آن بخش از سمفونی شماره 9 بتهوون است که سروده‌ای از «شیلر» شاعر آلمانی به نام «انسان‌ها» به صورت آواز جمعی یا کر می‌خوانند، و دوم سرود «انترناسیونال» است که با روز جهانی کارگر در اولین روز ماه می عجین شده.
ترجمه سرود انترناسیونال شاملو
برخیزید، دوزخیان زمین!
برخیزید، زنجیریان گرسنگی!
عقل از دهانۀ آتشفشان خویش تندر وار می‌غرد
اینک! فورانِ نهائی‌ست این.
بساط گذشته بروبیم،
به‌پا خیزید! خیل بردگان، به‌پا خیزید!
جهان از بنیاد دیگرگون می‌شود
هیچیم کنون، «همه» گردیم!
نبرد نهائی‌ست این.
به‌هم گرد آئیم
و فردا «بین‌الملل»
طریق بشری خواهد شد.
رهانندۀ برتری در کار نیست،
نه آسمان، نه قیصر، نه خطیب.
خود به رهائی خویش برخیزیم، ای تولید گران!
رستگاری مشترک را برپا داریم!
....
..
انتخاب این مطلب و سرود در واقع جهت نشان دادن ریشه ی روز کارگر است.
..گر ما خرد داشتیم کجا این سرانجام بد داشتیم
فردوسی
۸ نظر:
سلام
هر سمفوني و سروده يي، آغازي ست بي پايان.با مرثيه ء اين بي انتهايي چه بايد كرد ؟
اميدوارم كه روز به روز بهتر شويد
حالتان كه خوب است ؟
آیدا...شاملو کی مطالعه می کند؟؟؟؟؟
..................................
شیطان هم نمی داند.انگار کتاب ها را مثل ویتامین می بلعد.گاهی چند جور کتاب را با هم و تازه....اگر لازم بداند ازشان فیلم هم بر می دارد.شلملو که آهسته به آشپزخانه خزیده بود با لیوان ( آب) بر گشت کنار ما نشست ..آیدا که خنده اش گرفته بود گفت....خواب به چشم هایش نمی آید.باید اسم اش را بگذاریم....حاجی یاتماز...
/////////////////////////
حاجی یاتماز یک واژه ی ترکی ست...یعنی آنکه نخوابد...
و...پروانه ی عزیز ..می بینی که حاجی یاتماز ..( ما) هنوز بیدار است...
////////////////////////////
...و نوشتی..آن هم از فردوسی بزرگ..
گر ما خرد داشتیم........
ای که پرسی تا به کی در بند دربندیم ما
تا که آزادی بود در بند در بندیم ما
خوار و زار و بی کس و بی خانمان ودر به در
با وجود این همه غم شاد و خرسندیم ما
جای ما در گوشه ی صحرا بود مانند کوه
گوشه گیر و سر بلند و سخت پیوندیم ما
در گلستان جهان چون غنچه های صحبدم
با درون پر زخون در حال لبخندیم ما
مادر ایران نشد از مرد زاییدن عقیم
وان زن فرخنده را فرزانه فرزندیم ما
ارتقاء ما میسر می شود با سوختن
بر فراز مجمر گیتی چو اسفندیم ما
گر نمی آید چنین روزی کجا دانند خلق
در میان همگنان بی مثل و مانندیم ما
کشتی ما را خدایا ناخدا در هم شکست
با وجود آنکه طوفان را خداوندیم ما
فقر و بدبختی ایران بود زان رو ..که ما
پاسبان گنج نفت و سنگر هندیم ما
در جهان کهنه ماند نام ما و ( فرخی)
چون ز ایجاد غزل طرح نو افکندیم ما..
///////////////////////////
بی نفت و تفت
الو می گیرم....
سلام خانم اسماعیل زاده عزیز امیدوارم اثرات جنبش زنان التیام پیدا کرده
باشه
ممنون ازاینکه بهم سر میزنید
این آدرس وبلاگ دوست من بهنام است خوشحال میشه یه سری بهش بزنید
http://rollermaratoniran.blogfa.com/
با درودهای فراوان
امیدوارم که همگی شاد و تندرست باشند
از احوال پرسی دوستان سپاسگزارم با اجازه خودم روز گذشته بعد از 25 روز دو ساعت به محل کار رغتم و ایستاده کار کردم هنوز مجوز نشستن ندارم ولی امروز فیزوتراپیست گفت که به زودی می توانم بروم کوه
.
هنگام تان خوش
سلام پروانه خانوم .
خب ! واقعن خوشحالم كه حالتان روه به بهبودي ست.
بله ! . اريش فريد تاحدي در درون مرز شناخته شده ست.
نه ! اصلن حالم خوب نيست
درود
سلام عزیزم
خسته نباشی
شاملو و حماسه سرایی او بی نظیر است.
برای تو نازنینم زیباترین روزها را آرزومندم
رامین گرامی
passion
از خواندن وضعیت حال شما بسیار ناراحت شدم
حتما درمان ها را دنبال نکردی
.
هیچوقت به راه هایی همانند مراقبه فکر کرده ای
شاید کمی از رنج های جسمانی و فکری که می کشی بکاهد
برایت تندرستی و آرامش آرزومندم
ارسال یک نظر