ساختمان و حاصل جوکها با ساختار و نتیجه مفاهیم فلسفی یکی است. جوکها و مفاهیم فلسفی به یکشیوه ذهن را درگیر میکنند؛ زیرا هر دو از یک غریزه سرچشمه میگیرند: تعجب کردن از طرزِ بودن چیزها، جهان را مثل گوی کوچکی در دست گرفتن و بالا و پایین انداختن، به کاوش کنجهای پنهان و معمولاً آزاردهندهی حقایق زندگی رفتن.» جوک، روایت چیزی یا رویدادی غیرعادی است و فلسفه هم چیزی نیست جز عادتزدایی از ذهن. بدین روی، پیوندی نزدیک هست میان خندیدن و پرسیدن: هر دو برآمده از چیزی خلاف عادت هستند. وقتی حادثهای به قرار معمول رخ نمیدهد میتواند خندهدار باشد. وقتی روند جهان را به قرار معمول نمیتوان فهمید، پرسش زاده میشود.
نقل از جوکی به نام فلسفه
۱ نظر:
It is debateable. It depends on how one perceives compares philosophy and jokes
ارسال یک نظر