۱۱ آبان ۱۳۸۵

شعری برای دیدن

بیهوده
نیست
عشق
این را ار آن دوچشم
و از آن نگاه
که هیچ گاه ندیدم
دانستم
بیهوده
نیست
عشق
ضیاء موحد

۶ نظر:

ناشناس گفت...

و اما زندگی بیهوده است...عشق هیچ گاه بیهوده نیست....

ناشناس گفت...

سلام
نام تو را بر خاک نوشتند و خاک زخم شد
ضیا موحد
سندباد

ناشناس گفت...

راستی
از لره مي پرسن نظرت راجع به 4 مقوله فکر،شعور،عقل و درک چيه ؟ميگه ما به اينا ميگيم چهارمحال بختياري!!
سندباد

ناشناس گفت...

راستی مبارک باشه
من که 22 سالمه!!
سندباد

ناشناس گفت...

یه مثلی هست که میگن حسود هرگز نیاسود
حکایت سند باد شده
از ده روز پیش شروع کرده زنگ زدن هر روز روزی چند بار می گه تولدت مبارک دیگه تو موش 1309 هستی ومن موش .. تو رفتی بالای 60 شدی ومن 22 سالمه
آخه یکی نیست به این جوون بگه 22 سال هم شد سن اوووه تازه اشتباه کردی سند باد من متولد سال هزار و دویست و... هستم سنم خیلی بیشتر از ایناست کو حالا تا تو به سن من برسی.
همه این حرفا رو از سر حسودیش می زنه من میشناسمش

ناشناس گفت...

سند باد عزیز لطف کرده و برایم چند جلد کتاب و چند عدد سی دی فرستاده .

ضمن تشکر از مهربانیهایش؛ در مورد آنها، که یکی همین مجموعه اشعار ضیاء موحد هست ،خواهم نوشت.