روزی استاد اعلام کرد ، رهرو جوانی به مرحله ی بالای بیداری و رهایی رسیده است. اخبار سبب جنب و جوشی در میان رهرو ها شد. چند نفر از آنها به دیدن رهرو جوان رفتند و از او پرسیدند :"ما شنیده ایم که شما بیدار و رها شده اید.درست است؟"ـ
او پاسخ داد: "بله درست است"ـ
او پاسخ داد: "بله درست است"ـ
"وشماچه احساسی دارید؟ " -
رهرو جوان پاسخ داد:" مانند همیشه تاریک "ـ
رهرو جوان پاسخ داد:" مانند همیشه تاریک "ـ
One day the Master announced that a young monk had reached an advanced state of enlightment. The news caused some stir. Some of the monks went to see the young monk. "We heard you are enlightened. Is that true?" they asked.
"It is," he replied.
"And how do you feel?"
"As miserable as ever," said the monk.
۱ نظر:
بیداری
خوب یک مشکل کوچیک هست، جواب اون سوال را نمی دانم و راهی هم برای پیدا کردنش بلد نیستم :(
پاسخ:
شما سالهاست که جواب اون سئوال رو میدونی. به همین دلیل مشغول تحصیل با درجات عالی هستی. مشخصات نویسنده
پت
پنجشنبه 27 دی ماه سال 1386 ساعت 8:09 PM
سلام
یادتون هست یک قولی به من داده بودید؟ عقرب ، آب رودخانه ، طبیعت ، ....
پاسخ:
سلام
خوب یادمه...
اگر مایل باشید شما بنویسید من پست می کنم
مشخصات نویسنده
پنجشنبه 27 دی ماه سال 1386 ساعت 04:20 AM
خط تیره ای که قبل از و وشماچه احساسی دارید؟ گذاشته اید این گونه القاءمیکند که این سئوال را رهرو جوان از جماعتی که به نزد او رفته اند می پرسد. نه؟
پاسخ:
ترجمه عین متن انگلیسی است.
از آنجایی که جمله بعدی این است :
رهرو جوان پاسخ داد:" مانند همیشه تاریک "
نشان می دهد که سوال را بقیه از او می پرسند
.
شما خود قبلا در بلاگر بودید و می دانید این فارسی نویسی چه مشکلاتی دار حروف مخصوص مثل نقطه و کوتیشن و .. و اعداد اصلا در کنترل نیستد و دائم کار را خراب می کنند. خط تیره های آخر خط ها به دلیل کنترل است.
با سپاس مشخصات نویسنده
محسن
http://after23.blogsky.com
چهارشنبه 26 دی ماه سال 1386 ساعت 6:50 PM
تا روهرو باشی حکایت همان تاریکی است....
با عرض سلام
پاسخ:
سلام
بله کاملن درست میفرمایید مشخصات نویسنده
فیلدوست
http://philldoost.blogfa.com
چهارشنبه 26 دی ماه سال 1386 ساعت 5:43 PM
عجب جواب دقیقی !آفرین مشخصات نویسنده
پاتوق گورکن ها
چهارشنبه 26 دی ماه سال 1386 ساعت 5:22 PM
با خواندن این داستان به یاد پزشکی افتادم که از نظر علمی درجه ی بالایی داشت که به بیمارش می گفت:
در نهایت از دست ما دکترها کاری برنمی آید ما فقط با روشهای خودمان به مریض کمک می کنیم ، این بدن انسان است که باید خودش از نو بسازد و توان مقابله با بیماری را داشته باشد. مشخصات نویسنده
پروانه
http://www.parvazbaparwane.blogspot.com
چهارشنبه 26 دی ماه سال 1386 ساعت 1:19 PM
نام :
پست الکترونیکی :
وب / وبلاگ :
ارسال یک نظر