ضیاء موحد ازدهه 1340 تا کنون در شعر،قلسفه،و نقد حضوری دائم و موثر داشته است. شعرهای موحد با ساختار منسجم،تصاویر دقیق، طنز ظریف، و بیانی که همیشه در خدمت محتوایی است ، خواننده را دوباره و چند باره و خواندن خود فرا می خواند. زبان شعر او زبان طبیعی معاصرو دور ازبازی های تصتعی است.وزن را به اقتضای کلام ،نیمایی ، آزاد یا ترکیبی از این دو بر می گزیند. شعرهای موحد ظاهری ساده و آرام اما باطنی چند لایه ای و ناآرام دارند و به گفته ی خود او آتش زیر خاکسنرند.
از ضیاء موحد تاکنون سه دفتر شعر: برآبهای مرده ی مروارید(آگاه 1354) ،غرابهای سفید (نیلوفر 1368) ، ومشتی نور سرد (چاپ دوم نیلوفر1384) انتشار یافته است.شعرهای او به زبانه های انگلیسی ،آلمانی ،سوئدی ،هلندی،و عربی ترجمه ودر نشریه های معتبر چاپ شده است.
پاییز
بر زمین
همین طور شعر ریخته است
و باد
آنها را گم و گور می کند
*********
چه فراوانیم ما
چه فراوانیم ما
بره های خوب خدا
طلوع را به چرا برخیزان
و روز را عرق ریزان
تا
اخم غروب
تا
شب
که آغل فراموشیست
چه فراوانیم ما
بره های خوب خدا
۷ نظر:
سلام
و
لینک اتوماتیک
فهرست و نمایه های وب ایرانی
...........................
web-A-ward - وب آورد
http://web-award.blogspot.com
سلام
بهترین شعر ضیاء موحد که می گویند جزو 10 شعر برتر تاریخ شعر نوست اسمش هست بر آبهای مرده ی مروارید
با مطلع : نام تو را برخاک نوشتند
و خاک زخم شد....
سال 1350 گفته.
یادش به خیر تو انجمن فلسفه یه اتاق کار داشت می رفتم شعرامو نقد می کرد...
سندباد
با سلام
آن شعر خوئی را از یک وبلاگ بنام
اعماق سیاه مرکب
نقل قول کرده بودم. بر خلاف عادتی که دارم یادم رفته بود نام منبع را زیر شعر یادداشت کنم.که از این بابت متاسفم. اینک اما این اشتباه تصحیح شده است ه
Dear Parvane
I just came to say hello and have a nice weekend. I am going to have an internet free weekend. I am hoping to go away from cities and towns. Somewhere in the heart of nature. Somewhere near a river or a lake. Somewhere that I could lie down peacefully and watch the sky. Watch clouds. Listening to birds’ song, listening to melody of leaves in the breath of autumn.
I read your selected poem in your current post. I like it. Nice choice. Thank you for introduction of poet.
All the very best
سلام
پاییز
مرا به ساحل سرود غروب ویران کرد
پرنده ای
که از آونگ نرم ساقه گسیخت
اجاق قافله با دشت سایه بازی کرد
زمین در انحنای افق پر زد و به دریا ریخت
پرندگان شبند اختران بی آواز
فراز آمده با خوشه های خرمن روز
نسیم های غروب آهوان دربدرند
که می دوند به سرچشمه های روشن روز
منوچهر آتشی
دکتر ضیاء موحد در مطلبی کوتاه با عنوان " جریان انحرافی غزل " نوشته است : " ... من گرایش های جدید تحت عنوان غزل پست مدرن و ... را انحرافی می دانم. اینها دارند راه را اشتباه می روند. در این سالها این جریان ها نشان داده اند که در مقایسه با غزل قدما هیچ قدرتی ندارند. خود من از کسانی هستم که گاهی تفننی غزل می گویم اما اگر بخواهم کار جدی بکنم شعرنو می گویم. این تفاوت می کند با این که غزل را وسیله بیان خودم قرار دهم. نقش غزل به عنوان وسیله بیان ضعیف شده است ."
http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=355821
عبارت هوشمندانه زیر
ما را هنوز اهلیت گفت نیست . کاشکی اهلیت شنودن بودی !ه
یک دنیا حرف در خود نهان دارد و انتخاب بسیار خوبی ست. اما بعنوان نام وبلاگ نمی تواند جای ترکیب زیبای
پرواز با پروانه
را بگیرد ه
ارسال یک نظر